این روزها ماجراهای مخالفت اداره کل ورزش و جوانان با رئیس هیأت فوتبال استان، در رسانهها پخش شده است و ورود فدراسیون فوتبال به این ماجرا، حرف و حدیثهای زیادی را پیش آورده است. خارج از این موضوع که به ورزش مربوط است، در حوزه جوانان که بخش دوم نام این اداره کل را تشکیل میدهد، باید جوابگوی یک آمار عجیب و غریب دیگر هم باشند.
اول این هفته (شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۵) جلسهای با موضوع «آسیبشناسی فعالیت سازمانهای مردمنهاد» با حضور مسؤولینی از وزارت ورزش و جوانان به میزبانی مشهد برگزار شد. (گزارش جلسه را میتوانید اینجا بخوانید.)
در این جلسه، آمار و ارقامی از تعداد سمنهای فعال در مشهد ارایه شد که شگفتانگیز بود: تنها ۱۵ سمن در کل استان خراسان رضوی فعال هستند و از نظر آماری، در بین ۳۱ استان کشور، خراسان رضوی در رده ۳۰ قرار میگیرد.
استان خراسان رضوی جزو استانهای با جمعیت جوان محسوب میشود، ولی متأسفانه از نظر سازمانهای مردمنهاد مستقل که بتوانند به عنوان واسط بین مردم و حکومت فعالیت کنند، بعد از استانهایی همچون بوشهر، لرستان، چهار محال بختیاری و سیستان و بلوچستان قرار میگیرد. تصور میکنم این موضوع و مشارکت پایین جای بررسی زیادی داشته باشد که وظیفه رسانهها و اندیشمندان اجتماعی است که به آن بپردازند.
سمن چیست؟
سازمانهای مردمنهاد (سمن)، فارسیشده عنوان NGO است که با هدف مشارکت جوانان در قالب نهادهای مردمی و مستقل در حوزههای مختلف فعالیت اجتماعی، فعالیت میکنند. از نظر تشکیلاتی، رسیدگی به وضعیت سمنها در هر استان به عهده اداره کل ورزش و جوانان است.
سازمانهای مردمنهاد بنا به جایگاه و نقشی که در برنامههای توسعه کشور تعریف شده است، نقش مهمی در ارتقای فرهنگ عمومی و مشارکت نیروهای جوان کشور در حوزههای مختلف اجتماعی و سیاسی و اقتصادی دارند.
سازمانهای مردمنهاد (سمن) در ایران با نام «تشکلهای غیردولتی» مشهور هستند. البته با توجه به اینکه در ساختار سیاسی ایران، دولت بخشی از قوای حاکم محسوب میشود، عنوان «تشکل غیردولتی» کاملا گویا نیست و پیشنهاد میشود از «تشکل غیرحکومتی» استفاده شود.
الگوی آماری مطلوب برای مشهد چیست؟
از نظر آماری اگر بخواهیم بررسی کنیم، الگوی مطلوب برای تعداد سمنها، یک NGO به ازای هر ۲۰ هزار نفر جمعیت است. با این استاندارد، تعداد NGO های فعال در شهر مشهد باید ۱۵۰ عدد باشد، در حالیکه در حال حاضر بر اساس آمار اداره کل ورزش و جوانان خراسان رضوی، این آمار یک دهم آن چیزی است که باید باشد.
به این نکته مهم هم توجه کنید که خراسان رضوی فقط مشهد نیست و شهرهای بزرگ و تأثیرگذاری همچون نیشابور و سبزوار و قوچان و تربت حیدریه و تربت جام نیز جزو جامعه آماری استان خراسان رضوی قرار میگیرند.
ثبت سمنها در ایران و در مشهد ماجرای مفصلی دارد که شاید در فرصتی دیگر به پیچ و خم آن در مشهدمگ بپردازیم.
این نکته را فراموش نکنیم که گسترش سازمانهای مردمنهاد الزاما مورد تمایل و توجه تمام ساختارهای سیاسی ایران نیست. دولت روحانی به نظر میرسد به صورت ذاتی تمایل به گسترش سمنها داشته باشد، ولی توسعه سیاسی هنوز در اولویت این دولت قرار نگرفته است. تاکنون حرکت جدی و معناداری از سوی استانداری خراسان رضوی و فرمانداری مشهد برای باز کردن فضای فعالیتهای مردمی در دولت مستقر مشاهده نکردیم. نقش نهادهای مخالف را هم در مشهد نباید فراموش کنیم.
ماجرای هیأت فوتبال
هیأت فوتبال خراسان رضوی را شاید بتوان بزرگترین سازمان مردمنهاد خراسان نام نهاد. فارغ از این موضوع که عملکرد مهدی برادران به عنوان رئیس هیأت فوتبال خوب بوده یا نه، ورود تمامقد اداره کل ورزش و جوانان استان به برگزاری مجمع فوقالعاده و ماجرای برکناری رئیس هیأت، استقلال این مجموعه مردمنهاد را زیر سؤال میبرد. در این استقلال، فراتر از فوتبال، مشارکت عمومی مردم و هویت شهر مشهد و استان خراسان است که اهمیت دارد.
جایگاه تشکلهای مردمنهاد هنوز در کشور ما نهادینه نشده است و دولتمردان و حکومتیمردان ما آنها را جدی نمیگیرند. سمنها تا زمانی که به عنوان ویترین عمل میکنند، خوب هستند، ولی زمانی که در ورزش و فرهنگ و سیاست، کمی فعالتر عمل میکنند، مشکلات و موانع ریز و درشت پدیدار میشود.
اگر دیدگاهی دارید، در کامنتها با ما در میان بگذارید.
سلام علیکم
یادداشت شما را میتوان با سه پینوشت به ذهن مخاطب رولپلاک! کرد:
۱. مستند جدول ارائه شده در همایش
۲. تعریف دقیق «سمن»
۳. الگوی آماری ارائه شده توسط نویسنده در بخش پایانی
مشتعل به جذبههای ربوبی باشید.